عامریان، محمدحسین (1 فروردین ۱۳۳۹- 25 اسفند ۱۳۶۳) معاون گردان کربلا از تیپ دوم تحت امر لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
او در شهرستان شاهرود، منطقه باغزندان به دنیا آمد. پدرش علیاصغر و مادرش امکلثوم عامریان نام داشت. پدرش در ژاندارمری (نیروهای انتظامی کنونی) شاغل بود و هفت فرزند داشت که محمدحسین آخرین آنها بود. او دوره ابتدایی را در مدرسة مولوی باغ زندان (مدرسة پسرانة شهدای باغزندان) گذراند و در دورة راهنمایی، دانشآموز مدرسۀ شاهعباس (فیاضبخش کنونی) مشهد بود و در هنرستان فنی حرفهای شاهرود (امیرکبیر کنونی) ادامۀ تحصیل داد (فرهنگ اعلام، ذیل نام...؛ تحقیقات...، سوابق فردی ...).
او در دورة تحصیل، در زمینه هنر نمایش فعالیت میکرد و با دوستانش گروه تئاتری تشکیل دادهبودند. او در این تئاترها اغلب نقش مبارزان را بازیمیکرد (موسوی، ۷۶).
در سال ۱۳۵۷ ش که برای تظاهرات ضد رژیم پهلوی دوم (حک: ۱۳۲۰-1357) با گروهی به بسطام رفتهبودند و روحانیای در حال سخنرانی بود، ناگهان نیروهای امنیتی و پلیس شاهرود مسجد را محاصرهکردند. آنها فرار کردند. به طرف آنها شلیکشد و ناچار داخل خانهای پناهگرفتند. یکساعتی آنجا بودند، سپس از کنار جاده بسطام، از مسیر بیابان به شاهرود برگشتند ( همو).
وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد (22 بهمن ۱۳۵۷) و به دستور امام خمینی(ره) (رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران) نهاد جهاد سازندگی تأسیسشد، او با جوانان باغزندان، خانوادههای محروم را شناساییمیکرد تا بتوانند به آنان کمککنند. همچنین همراه دوستانش، به دهقانان در جمعآوری گندم کمکمیکرد («شهید ...»، بش).
محمدحسین که پاسدار انقلاب اسلامی شدهبود، در شاهرود گروهی را به نام لیلهالقدر تشکیلدادهبود و به آنها در بیابانهای اطراف آموزش نظامی و عقیدتی میداد و در آموزش نیروهایش بسیار جدی بود (موسوی، ص ۷۸).
او از ۲۹ دی ۱۳۵۹ تا ۱۵ فروردین ۱۳۶۰ در جایگاه پاسدار رزمنده، در جبهة چغالوند خدمتکرد و در فاصلة ۱۹ آذر ۱۳۶۰ تا ۳ بهمن ۱۳۶۰ در عملیات مطلعالفجر ( ۲۰ آذر ۱۳۶۰، به فرماندهی مشترک سپاه و ارتش جمهوری اسلامی، با هدف تصرف ارتفاعات شیاکوه، چرمیان و تنگ قاسمآباد) رزمنده بود. در فاصلة ۹ اسفند ۱۳۶۰ تا ۱ اردیبهشت ۱۳۶۱ در عملیات فتحالمبین (۲ فروردین ۱۳۶۱ در جبهة جنوبی، در منطقة غرب شهرهای شوش و دهلران) فرمانده گروهان بود. همچنین در فاصلة ۱۱ اردیبهشت ۱۳۶۱ تا ۹ خرداد ۱۳۶۱ در عملیات الیبیتالمقدس (۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱) ،، با رمز یا علی بن ابیطالب(ع) آغازشد و پس از ۲۵ روز نبرد سنگین، در ۳ خرداد، با آزادسازی خرمشهر به پایان رسید،، در تیپ ولیعصر(عج) فرماندهی گروهان را بهعهدهداشت. محمدحسین در فاصلة ۲۷ شهریور ۱۳۶۱ تا ۲۵ آبان ۱۳۶۱ در عملیات محرم (۱۰ آبان ۱۳۶۱ در منطقه عمومی موسیان، عینخوش – زبیدات، با هدف تصرف سرپل در منطقة العماره و آزادسازی ارتفاعات مرزی) معاون گروهان بود (ستاد کنگره، سوابق جبهه). او در این عملیات بر اثر اصابت ترکش از ناحیۀ چشم راست، دست و صورت مجروح و جانباز پنجاهدرصد شد ( تحقیقات ...، سوابق جانباری).
محمدحسین در فاصلة ۲۹ مرداد ۱۳۶۲ تا ۱۲ آذر ۱۳۶۲ در عملیات والفجر۴ (4 مهر ۱۳۶۲ در استان کردستان، منطقة پنجوین و جبهة شمال سلیمانیه در خاک عراق، با هدف تصرف دره شیلر، پادگان پنجوین و بستن معابر تردد ضدانقلاب) فرماندهی گروهان را بهعهدهداشت و در فاصلة ۱ آذر ۱۳۶۲ تا ۳ اردیبهشت ۱۳۶۳ در عملیات خیبر (3 اسفند ۱۳۶۲، در منطقه هور در جزایر مجنون) معاون گردان بود. همچنین در فاصلة ۱۰ دی ۱۳۶۳ تا ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ در عملیات بدر (20 اسفند ۱۳۶۳ در شرق رودخانۀ دجله) معاونت گردان کربلا را بهعهدهداشت. (ستاد کنگره، سوابق جبهه)
مأموریت گردان کربلا، در آن عملیات، عبور از منطقة هورالعظیم بود. آنها پس از عبور از هور، باید سیزده کیلومتر جلوتر میرفتند و با دشمن درگیر میشدند. بعد از شکستن خط و عبور از خط دشمن، میدانهای مین در برابرشان بود که در زیر آتش شدید توپخانۀ دشمن از آنها نیز عبورکردند («جاویدنام ...»، بش). عامریان صبح عملیات، با بیسیم اعلام کرد من پشت رودخانه دجله رسیدم و میتوانم به آب دجله دست بزنم (موسوی، ص ۷۹).
او در شرق دجله، پس از پانزده ماه و هشت روز حضور در جبهه، بر اثر اصابت گلوله به صورت و سینه به شهادت رسید و پیکر پاکش مدتها در منطقه باقیماند (سپاه ...). پیکر وی پس بعد از تفحص، تشییع گردید و در گلزار شهدای باغزندان شاهرود به خاک سپردهشد (موسوی، ص ۸۱).
در بخشی از وصیتنامه این شهید آمده: رمز پیروزی شما بر کافران و منافقان، پیوستگی به اسلام عزیز و یکپارچگی، وحدت و اطاعت از احکام مقدس رهبری است. از اسلام جدا نشوید. مبادا، گِرد تفرقه و جدایی و ازهمبیگانگی بگردید که رنگ و بوی شما خواهد رفت و در دنیا و آخرت آبرویی برایتان باقی نخواهدگذاشت. برادران و خواهران را به تقوی، پاکی و اطاعت از مقام رهبری و پیروی ولایت فقیه و حضور قلب در نماز و اقامة اول وقت و جهاد در راه خدا و پاسداری از خون شهدا سفارشمیکنم (عامریان، دفتر هشتم، ص ۴۳۹).
دیدار با خانوادة شهدا و سرکشی به آنان و همچنین آموزش نظامی جوانان در روزهای مرخصی از جبهه، همواره در دستور کارش بود و میگفت: باید جوانان آموزش ببینند تا اگر خداینکرده مشکلی پیشآمد، بتوانند از عهده آن برآیند. («شهید محمد ...»، بش) به جهت نکوداشت یاد این شهید، خیابانی در شهرک فجر شاهرود، به نام وی نامیدهشدهاست.
مآخذ: اداره ثبتاحوال کشور، شناسنامه، سند بش، صدور ۲۰ فروردین ۱۳۳۹، محل نگهداری بنیاد شهید شاهرود؛ تحقیقات منتشرنشده، ستاد کنگرۀ شهدای استان سمنان، اطلاعات فردی، سند بش، تاریخ بش، موجود در ستاد کنگرة شهدای سمنان «جاویدنام محمدحسین عامریان»، خبرگزاری جمهوری اسلامی استان سمنان، (بارگذاری: ۱۲ دی ۱۴۰۲)،< .irna.ir>، (دسترسی: خرداد ۱۴۰۴)؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، گواهی مفقودیت،۲۰/1/1364، 399-84-301، سند بش، محل نگهداری بنیاد شهید شاهرود؛ همان، سوابق اعزام به جبهه، سند بش، تاریخ بش، موجود در ستاد کنگره شهدا سمنان؛ «شهید محمدحسین عامریان» (بارگذاری: بیتا) پایگاه خبری ۳۰۰۰ شهید استان سمنان، <،h3000shahid.ir>، (دسترسی: ۱۳ شهریور)؛ عامریان، محمدحسین، «وصیت»، وصیتنامه کامل شهدا: استان سمنان، دفتر چهارم به کوشش منوچهر اکبری، تهران: نشر شاهد، ۱۳۹۰؛ فرهنگ اعلام شهدا استان سمنان، دفتر پژوهشهای فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، ۱۳۹۲ ش؛ موسوی، سید سعید، فرهنگنامۀ جاودانههای تاریخ، دفتر ۲۱، نشر شاهد، بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان، ۱۳۹۰ ش.